کوچیک تر که بودم فکر می کردم بارون اشک خداست ولی مگه خدا هم گریه می کنه چرا باید دل خدا بگیره!!!! دوست داشتم زیر بارون قدم بزنم تا بوی خدا رو حس کنم اشک خدا را تو یه کاسه جمع کنم تا هر وقت دلم گرفت کمی بنوشم تا پاک و آسمانی شوم! آسمان که خاکستری می شد دل منم ابری می شد حس میکرم که آدما دل خدا رو شکستند و یا از یاد خدا غافل شدند همه می گفتند باران رحمت خداست ولی حس کودکانه من می گفت خدا دلش از دست آدما گرفته. !
قلم زیبا و جذابی داری
خستگیمون در رفت این وقت شب
منتظر مطالب بعدیتون هستم
سلام
به آبجی گلم ..
خوبی؟
چه فکر قشنگیه اما از اینکه دل خدا از ما ادمها بگیره ناراحت کنندس .. خیلی . من کهخ طاقت ندارم اما نمیشه دیگه .. خدا انگاری هیچوقت خوشحال نخواهد شد .. همیشه از دست ما باید دلگیر باشه ..
خدا چرا ما رو افریدی که حالا با کارهایی که میکنیم همش ناراحتی ... میدونم که برای تو هم خیلی فرقی نمی کنه که چی به سر من خواهد آمد اما هیچوقت نگاهت رو از ما دریغ نکن .. همیشه پشتیبانمون باش تا این شیطان وسوسه انگیز به دو قدمی مون هم نرسه ..
آبجی با این پستات .. عالی بود .. مخصصا عکس این آقا کوچولو ..
موفق باشی
سهراب سپهری میگه : زندگی رسم خوشایندی است...
ولی مریم حیدرزاده میگه: زندگی رسم خوشایندی نیست... زندگی اجبار است ، لاجرم باید زیست....
منم با همه ارادتم به سهراب با مریم هم عقیده ام.
سلام دوست عزیزم
خوبی شما؟
وبلاگت طبق معمول سرشار از اعتقاده ...
خوشحال شدم که دعوتم کردی ، چون اصلاً حواسم نبود
بازم منتظرتم
بارون میاد شر شر
پشت خونه هاجر
باران که می آید همه گیاهان دستانشان خیس می شود
و چهره هایشان مرطوب
باران بهانه بود ...
سلام دوستم
از این حرفت دلگیر شدم(اگر مایل بودی به وبلاگم سر بزن)
من دیوونه پستهای تو شدم اون وقت تو این حرف را میزنی
خیلی خیلی خیلی هر دو تا زیبا بودند
1.باروون
2.نی نی ناز_ کوچولو
سلام خیلی قشنگ بود آد م و می برد به رویاهای بچگی چه روزای خوبی بود
خیلی شاعرانه بود این پست.
آخی!!
خیلی قشنگ بود گلم.
آخی خیلی لطیف بود باران همیشه زیباست اما اگه ادم اینجوری نگاش کنه که اشک خداست خیلی مضطرب می شه زمان باریدن باران
ما اغلب مدتها به درهایی که شادی را برما بسته است ، نگاه می کنیم
ولی هیچ گاه کسی را که برایمان درهای شادی را می گشاید نمی بینیم .
این احساس قشنگت خیلی قصه داره...................باید بود گوش کرد
سلام به آبجی تنبلم
خوبی؟
چه خبرا؟
کم پیدایی .. بابا لااقل به ما که سر نمی زنی این وبلاگه که خاک همه جاش رو گرفته سر بزن ... یکم به سرو وضعش برس ..
ما رو بی خیال ..
تا بعد ..
موفق باشی
نمیدونم چرا ولی انگار همین کودک توی عکس داره حرف میزنه..
+
ذوق خوبی داری در انتخاب تصاویر..