سهم من

دست ها بالا بود
هر کس سهم خودش را طلبید
سهم هر کس که رسید داغ تر از دل ما بود
نوبت من که رسید
سهم من یخ زده بود
...
سهم من چیست مگر
یک پاسخ
پاسخ یک حسرت
سهم من کوچک بود
قد انگشتانم
عمق آن وسعت داشت
وسعتی تا ته دلتنگی ها
شاید از وسعت آن بود که بی پاسخ ماند

http://s1.picofile.com/file/6450536216/tumblr_lhx3t8xuUp1qf75j7o1_500_large.jpg

خلاف جهت

گاهی اوقات

برای فرار از تمامی کلیشه ها

انقدر بر خلاف جهت حرکت می کنیم، که خود کلیشه می شویم . . .

http://s1.picofile.com/file/6423392352/lovebyjiga_mqc99c6e.jpg